به زبان خودمانیتر و راحتتر، گردشگری پایدار مفهومش این است که ما به شکلی گردشگری کنیم که نیازهای همه تأثیر پذیران از گردشگری که شامل گردشگر و میزبان سفر گردشگری که همان بومیها یا محلیهای آن مقصد هستند و صنعت گردشگری در نظر گرفته شود و این نیازها برطرف شود و موردی که در این مبحث خیلی مهم به نظر میرسد توجه به آینده است که نیازها را برای آیندگان باکیفیت خوبی برطرف کنیم و فقط امروز و حال را نبینیم.
طبق بیانیه سازمان جهانی گردشگری (World Tourism Organization) گردشگری پایدار باید شامل اصولی باشد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
طبق سازمان جهانی گردشگری، گردشگری پایدار استفاده بهینه از منابع محیطزیست که یک عنصر اصلی در توسعه گردشگری است، حفظ فرآیندهای اکولوژیکی (بومشناسی) ضروری و کمک به حفظ میراث طبیعی و تنوع زیستی از اصول گردشگری پایدار است.
باید به اصالتها و ارزشهای فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی احترام گذاشته شود و میراثفرهنگی و ارزشهای سنتی قدیمی و موجود آنها را حفظ کرده و به درک و تعامل هرچه بهتر اختلافات بین فرهنگی کمک شود.
اطمینان از عملکرد اقتصادی بلندمدت، ارائه مزایای اقتصادی اجتماعی برای تمامی ذینفعانی که توزیع عادلانهای دارند ازجمله اشتغال پایدار و فرصتهای درآمدزایی و خدمات اجتماعی برای جوامع محلی و کمک به کاهش فقر است.
گردشگری پایدار به معنای گردشگری است که ازنظر اقتصادی مقرونبهصرفه باشد اما منابعی را که آینده گردشگری به آن وابسته است، ازجمله محیطزیست و ساختار اجتماعی جوامع محلی را از بین نبرد.
توسعه گردشگری پایدار
کمیسیون جهانی محیطزیست و توسعه (کمیسیون Brundtland) در گزارش اصلی خود در سال ۱۹۹۷ تحت عنوان «آینده مشترک ما» اصطلاح «توسعه گردشگری پایدار» را به کاربرد: «توسعه پایدار توسعهای است که نیازهای حال حاضر را برطرف کند بدون اینکه توانایی نسلهای آینده در تأمین نیازهای خود را به خطر بیندازد.»
این تعریف دارای دو مفهوم «نیازها»، بهویژه نیازهای فقرا و توانایی تأمین نیازهای فعلی و آینده است.
اساساً، وقتی از توسعه پایدار صحبت میکنیم، سادهترین تعریف این است که ما نسل حاضر، ازنظر زمین، آبوهوا، مقدار مشخصی از محیطزیست و محیط پیرامون را به ارث بردهایم. وقتی آن را به نسل بعدی میسپاریم، باید حداقل در همان شرایط بگذاریم، نه در شرایط بدتر ازآنچه ما به ارث بردهایم برای آینده بگذاریم.
نیاز به توسعه پایدار گردشگری
تا اوایل دهه گذشته گردشگری بهعنوان یک بخش سودآور کسبوکار بدون محدودیت رشد، محدودیت موانع برای ورود به بازار، استقبال تقریباً جهانی از طرف دولتها و در بیشتر موارد، شامل الزامات نظارتی مؤثر برای محیط در نظر گرفته میشد؛ اما با رشد گردشگری روزبهروز آسیبهایی بیشتر و بیشتر آشکار میشود.
سازمانهای تجاری، بزرگ و کوچک، بر اساس اصل منافع شخصی داوکینز عمل میکنند و آنها تغییر فراوانی در نحوه تجارت خود ایجاد نمیکنند که این میتواند به دلیل توصیه یا از روی نیت خیر باشد، مگر در پاسخ به فشار عوامل خارجی که نمیتوان از آنها جلوگیری کرد و یا به دست آوردن یک مزیت رقابتی باشد.
گردشگری دارای تأثیرات زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی است و گردشگری پایدار به حداکثر رساندن تأثیرات مثبت و به حداقل رساندن تأثیرات منفی است.
انتهای پیام/